تعریف بدهی بلندمدت چیست؟
بدهی های بلند مدت شامل وام ها و تعهدات مالی با مدت بیش از یک سال است. بدهی بلند مدت یک شرکت می تواند شامل هر گونه تعهد مالی یا اجاره ای باشد که پس از یک دوره 12 ماهه سررسید می شود. بدهی های بلندمدت می تواند شامل دولت ها نیز شود، به عبارت دیگر کشورها می توانند بدهی بلندمدت داشته باشند.
بدهی های بلند مدت را می توان وام های بلند مدت نیز نامید.
توضیح مدیر مالی درباره بدهی بلندمدت :
تعهدات مالی و اجاره ها که بدهی های بلند مدت یا بدهی های ثابت نامیده می شوند، شامل اوراق قرضه شرکتی بلندمدت یا اوراق قرضه یا اجاره نامه ثبت شده در ترازنامه شرکت می شود. غالباً بخشی از این بدهی های بلندمدت ظرف یک سال بازپرداخت می شود که به عنوان بدهی های جاری طبقه بندی شده و در ترازنامه ثبت می شود.
در ترازنامه، بدهی های شرکت به عنوان بدهی های مالی یا بدهی های عملیاتی طبقه بندی می شود. بدهی های مالی به بدهی های مربوط به سرمایه گذاران یا سهامداران اطلاق می شود. این شامل اوراق قرضه و سهام است. بدهی های عملیاتی به اجاره نامه های بلند مدت یا مستمری اطلاق می شود که برای ارائه تسهیلات و خدمات به کسب و کار منعقد می شود. اینها شامل همه چیز از فضا و تجهیزات اجاره ای در ساختمان ها گرفته تا برنامه های بازنشستگی کارکنان می شود.
اوراق قرضه یکی از رایج ترین انواع بدهی های بلندمدت است. شرکت ها ممکن است به دلایل مختلفی برای جمع آوری سرمایه اوراق قرضه صادر کنند. فروش اوراق قرضه درآمد فوری ایجاد می کند، اما شرکت باید در نهایت هزینه آن را بپردازد.
چرا بدهی بلندمدت؟
شرکت ها از بدهی های بلندمدت برای به دست آوردن سرمایه فوری استفاده می کنند. به عنوان مثال، کسب و کارهای نوپا برای پرداخت هزینه هایی مانند هزینه های تحقیق و توسعه، بیمه، هزینه گواهی و مجوز، تجهیزات و لوازم، و تبلیغات و تبلیغات به بودجه زیادی نیاز دارند. همه کسب و کارها نیاز به تولید درآمد دارند و بدهی های بلندمدت راهی موثر برای به دست آوردن درآمد فوری برای تامین مالی پروژه ها است.
بدهی بلند مدت: سودمند یا مضر؟
از آنجایی که این نوع بدهی ها زیاد هستند، پرداخت آن ها به زمان زیادی نیاز دارد. شرکتهایی که بدهیهای بلندمدت بالایی دارند، با مشکل پرداخت مواجه میشوند، زیرا بیشتر سرمایه آنها به پرداخت سود اختصاص مییابد و تخصیص پول به سایر بخشها دشوار میشود. یک شرکت می تواند با بررسی نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام تعیین کند که آیا بدهی بلندمدت زیادی انباشته شده است یا خیر.
نسبت بدهی بالا به این معنی است که شرکت بیشتر سرمایه گذاری های خود را از طریق بدهی انجام می دهد. اگر این نسبت خیلی زیاد باشد و شرکت به دلیل کاهش درآمد یا مشکلات دیگر نتواند بدهی خود را پرداخت کند، شرکت در معرض خطر ورشکستگی قرار دارد.
نسبت بدهی بالا، شرکت را در مقایسه با رقبای خود که ممکن است پول بیشتری داشته باشند، در وضعیت نامناسبی قرار می دهد. بسیاری از صنایع شرکت ها را تشویق می کنند تا بیشتر به بدهی های بلندمدت تکیه کنند تا ریسک ها و هزینه های مرتبط با ایجاد درآمد پایدار را کاهش دهند. به حدی که حتی از استانداردی که میزان بدهی بلندمدت یک شرکت را تعیین می کند، فراتر می روند.
امروزه بانکها ترازنامههای شرکت را با دقت بیشتری بررسی میکنند و سطوح بالای بدهی میتواند مانع از توسل مجدد شرکت به بدهی شود. متعاقباً، بسیاری از کسبوکارها برای اجتناب از جریمهها، از جمله اقداماتی برای کاهش بدهیهای بلندمدت و تکیه بر منابع درآمد پایدار، خود را با قانون سازگار میکنند.
پایین بودن نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام نشان می دهد که شرکت در حال رشد یا بهبود است، زیرا تمرکز آن بر بدهی نیست و سعی در بازپرداخت اقساط وام دارد. اما شرکت همچنان باید نسبت خود را با سایر شرکت ها مقایسه کند، زیرا این به تعیین اهرم اقتصادی کمک می کند.
همه بدهی های بلندمدت بد نیستند و از منظر منطقی می توان گفت که بدهی بلندمدت برای هر کسب و کاری ضروری است. آن را به عنوان یک حساب اعتباری برای یک کسب و کار در نظر بگیرید: در کوتاه مدت، این حساب اعتباری به کسب و کار اجازه می دهد تا زمانی که هنوز در مراحل ابتدایی خود است، در پروژه هایی که برای رشد نیاز دارد سرمایه گذاری کند، با هدف بازپرداخت بدهی زمانی که به سوددهی رسید. . بدون بدهی بلندمدت، اکثر مشاغل هرگز از زمین خارج نمی شوند. بنابراین استفاده از بدهی بلندمدت برای هر کسب و کاری ضروری است، اما میزان وام مورد نیاز نقش مهمی در وضعیت فعلی و آتی کسب و کار دارد.
برای مطالعه بیشتر : انواع فساد اخلاقی در حسابداری